+0 به ین
افسانه منشا نژادی ساکاها که هرودوت آن را نقل میکند منبعی در جهت مشخص کردن سرزمین مادری آنها میباشد. هرودوت که در قرن ۵ ق.م به اسکیتیا آمده و روایتهای مرتبط با منشا نژادی آنها که در بین مردم رایج بود را جمع آوری کرده و به سه دسته تقسیم میکند: روایتهایی که از خود ساکاها شنیده- روایتهایی که از یونانیان مقیم اسکیتیا شنیده- روایاتی که هم خود ساکاها و هم یونانیان آن را تایید میکنند
هرودوت که دو روایت اولی را افسانه ای بیش نمیداند، بیان میکند که روایت سوم مهمترین اطلاعات تاریخی را در خود جای داده است.در حقیقت واریانت سومی ارتباطی به منشا نژادی ساکاها نداشته و در ارتباط با کوچ آنها و نیز مکانی که از آنجا به سواحل دریای آزوف آمده اند میباشد. هرودوت در اینجا مینویسد که" ساکاهای کوچ رو در آسیا زندگی می کرده اند و هنگامی که در جنگ با ماساژتها شکست خوردند از آراز گذشته وبه همسایگی کیمر(قامر) ها کوچ کردند.
هر چند اطلاعاتی که هرودوت ارائه میدهد کوتاه و مختصر است ولی این نیز آشکار هست که وی نام دو رود در آذربایجان را با نام آراز ذکر میکند(آراز-قیزیل اوزن). در اینجا کوچ ساکاها از حاشیه آراز به آسیای میانه و سواحل آزوف یکی قلمداد میشود(به اشتباه).زیرا ساکاها به ماساژتها نه در اطراف آراز بلکه در آسیای میانه مغلوب شده بودند
دیودور سیسیلوس مهاجرت آنها از حاشیه آراز به شمال را قید میکند در هر دو مورد مسکن اولیه ساکاها در کنار آراز ذکر میشود و نیز تایید میشود که آنها به حاشیه آزوف در ادوار بعدی کوچ کرده اند. جادارد اسناد ۲۰۰۰ ساله ای که روشنی بخش سرزمین مادری ساکاها(حاشیه آراز) هستند و از نویسندگان دیگر نقل شده اند را در اینجا یادآوری کنیم.
پومپی تروگ(کتاب اول): اولین بار در تاریخ شاه آشور"نین" به سرزمین های همسایه حمله برد با این حال "وزوئیس" مصری و "تانای" شاه ساکاها نیز چنین اقدامی را انجام داده بودند.اولی تا پنت(دریای سیاه) و دومی تا مصر پیشرفته بود.
کتاب دوم: ساکاها سه بار بر آسیا مسلط شده و هرگز تسلیم یا فرمانبردار ملل دیگر نشده بودند
شاه پارسیان "داریوش" را با بی آبرویی از اسکیتیا فراری دادند
کوروش را با تمام سپاهیانش کشتند و به همین ترتیب "زوپیریون" فرامانده اسکندر کبیر را با تمامی سربازانش نابود کردند
دولتهای قدرتمند پارت و باکتریا را آنها تاسیس کردند.
کتاب ۱۱: آنها(ساکاها) کل جهان را بین خود و رومیها تقسیم کرده اند.پارتها که بر آسیا حکمرانی میکنند از فراریان(تبعیدشدگان) ساکاها هستند و این از نام آنها نیز آشکار است چون که اسم"باردی" در زبان ساکایی به معنی "رانده شده" میباشد
AVOK,1990,99
WY, 1984, 154-155
دیودور سیسیلوس که هم عصر پومپی تروگ است چنین مینویسد(II.43,1):
حال نظری بیافکنیم به اسکیتهایی که در همسایگی هندوان قرار دارند.آنها ابتدا در سرزمینی که چندان هم بزرگ نبوده می زیسته اند
- در اوایل آنها از اهالی آسیا بوده ودر حاشیه آراز مسکون بودند و به خاطر اینکه نام و نشانی نداشتند به دیده حقارت بدانها نگریسته میشد اما در همان دوران قدیم با رهبری فرماندهی توانمند و جنگجو در کوههای قفقاز ، دشتهای سواحل اقیانوس و دریای آزوف تا رود تانائیس و در سایر مناطق نیز برای خود سرزمینهایی بدست آوردند.
ن.ل.چلنووا بیان میکند که پیش فرم فرهنگ ساکایی در شمال مزوپوتامیا شکل گرفته است. همانند سوبارها کوچ ساکاها در اواسط هزاره دوم قبل از میلاد به شمال در ارتباط با مهاجرتهایی بود که با اسب انجام می گرفته است.
مهاجرت ساکاهایی که در آناتولی شرقی و آذربایجان ساکن بودند به سرزمینهای شمال دریای سیاه در نام چندین رود خود را منعکس میکند. نام قدیمی فرات(پروت) را ساکاها از آسیای مقدم به این مناطق آورده اند. هرودوت مینویسد ساکاها به این رود که در سرزمینشان جریان دارد"پوراتا" می گویند و این همان فرم قدیمی فرات میباشد. و ترکان آناتولی تا به امروز نام شاخه بالایی این رود را به صورت مورات سو حفظ کرده اند.