+0 به ین
✳️ تاریخ اشکانیان، کتابی ناشناخته از نویسندهای سرشناس
📝محمد حسن خان #اعتمادالسلطنه چهرهای نام آشنا در حوزه تاریخنگاری و تاریخپژوهی است. به نحوی که علیرغم گذشت زمان، برخی از آثار او همچنان محل رجوع پژوهشگران میباشد.
دکتر میرهاشم محدث در خصوص جایگاه اعتمادالسلطنه در حوزه تاریخ و ادبیات مینویسد: " دوره #قاجاریه از لحاظ تالیف و تحقیق کتب تاریخی و جغرافیایی یکی از دورههای شکوفای تاریخ ایران است. بدون شک خدمات اعتمادالسلطنه در این شکوفایی نقش بسزایی دارد...[او] در مدت اداره امور دارالتالیف و دارالترجمه با کفایت تمام توانست کتب زیادی را تالیف یا ترجمه کند و جمعی کثیر از فضلا و دانشمندان عصر را در حلقه علمی و ادبی دور هم جمع کند و چون از پشتیبانی خاص [ناصرالدین]شاه برخوردار بود، مصدر خدمات گرانقدر و مهمی شد زیرا که شاه به نشر معارف و طبع کتب علاقه مخصوص و وافری داشت" (1)
دکتر عبدالحسین نوائی هم در این خصوص مینویسد: "اولین تحولی که در تاریخنویسی ما پیش آمد نتیجه آشنایی ما با روشهای فرنگی بود. یعنی از زمان #ناصرالدینشاه اعتمادالسلطنه به سبب اینکه چند سال در خارج زندگی کرده بود و با روشهای فرنگی و علوم جدید آشنا شده بود، شروع کرد به اینکه کتابهایی را بر اساس روش علمی فرنگی بنویسد. در روش جدید، دیگر افسانهها و اساطیر تکرار نمیشد بلکه نتیجه تحقیقات تاریخی، باستانشناسی، سکهشناسی و سایر موضوعات مثل علوم اجتماعی مورد توجه محقق قرار میگرفت...به نظر من کتابهای اعتمادالسلطنه آغاز حرکتی است به سوی #تاریخ به معنای حقیقی آن" (2)
در حالی که بسیاری از ایرانیان هیچ گونه آشنایی با روشهای جدید علمی در پژوهشهای تاریخی نداشتند و اساساً فرق افسانهسرایی و تاریخنگاری را نمیدانستند، تسلط اعتمادالسلطنه به زبان فرانسه و امکان مراجعه وی به منابع دست اول تاریخی در کنار آشنایی وی با مباحثی همچون روششناسی، سکهشناسی و جغرافیا به وی امکان داد تا آثاری را خلق کند که در نوع خود بینظیرند.
با این حال به نظر میرسد برخی از آثار گرانقدر وی نتوانستهاند از حصار تنگنظری بهدرآیند. چنانچه دکتر محدث گلایه مینماید که "با تمام تلاش بیست سالهای" که به عمل آورده، نتوانسته حتی اجازه رویت کتاب #مرآةالبلدان را به دست آورد. کتابی که به تعبیر خود دکتر محدث "بدون اغراق، مهمترین کتاب تاریخی جغرافیایی سرزمین پهناور ایران است"(3) شایان ذکر است که کتاب مزبور از عظیمترین پروژههای تحقیقاتی اعتمادالسلطنه بودهاست که با حمایت مستقیم ناصرالدین شاه قاجار جامه عمل پوشیدهبود.
البته، این فقط کتاب عظیم مرآةالبلدان اعتمادالسلطنه نیست که در حصار تنگِ تنگنظریها محصور ماندهاست بلکه کتاب دیگر وی در حوزه تاریخ با عنوان #دررالتیجان_فی_تاریخ_بنی_الاشکان نیز کمابیش سرنوشت مشابهی پیدا کردهاست. هرچند برخلاف کتاب قبلی، این کتاب یکی دوبار در ایران چاپ شدهاست ولی در شرایطی که کتابهایی به مراتب نازلتر از آن، از سوی نهادهای مختلف دانشگاهی و غیردانشگاهی همه روزه مورد تدریس، ارجاع و حتی تبلیغ قرار میگیرند، کتاب مزبور از سوی همه این نهادها با #بایکوت کامل مواجه شده است.
دلیل این بایکوت هم کاملاً مشخص است: در کشوری که هنوز هم نه تنها مردم عادی بلکه پژوهشگران هم فرق #تاریخ و #افسانه را نمیدانند. در کشوری که معلمان تاریخش هنوز هم که هنوز است بدون هیچ گونه استناد تاریخی، افسانه خیالی و موهوم ورود #آریاییها به ایران و تقسیم آنها به سه دسته # ماد، #پارس و #پارت را مطرح میسازند، مرحوم اعتمادالسلطنه سالها پیش با استناد به منابع دست اولی همچون تاریخ #ژوستین نشان داده که پارتها (اشکانیان) نه تنها آریایی نبودند بلکه از تبار #سکاها و #ترکان بودهاند و این است تنها دلیل بایکوت آثار او.
🔖 1،2،3: رسائل اعتمادالسلطنه، انتشارات اطلاعات، صص9-13
✍️ محمد رحمانی فر