گزیده ی تاریخ و ادبیات آذربایجانی - AZƏRBAYCAN TARİX VƏ ƏDƏBİYYATINDAN SEÇİLMİŞLƏR

آذربایجان تاریخ و ادبیاتیندان ، سئچیلمیشلر

جمهوری نویافته ی باکو؛ کرامتی از کرامات آذریها: نقل از کانال تلگرامی اویان زنگان

+0 به ین
🖋جمهوری نویافته ی باکو؛ کرامتی از کرامات آذریها‼️
دیر زمانی است که انتشار  مُطالبات و دغدغه های برحق هویتی و فرهنگی مردم آزربایجان در رسانه های واقعی و مجازی موجبات وحشت شوونیستهای انحصارطلب و تمامیت خواه را فراهم آورده است. جماعتی که نزدیک به یک سده، با بسیج تمامی امکانات کشور درصدد امحاء و نابودی فرهنگ و زبان خیلی از ایرانیان برای جامه ی عمل پوشاندن به سیاست یکسان سازی زبانی و فرهنگی برآمده اند. اما در این میان یخه درانی عده ای مانقورد خودآذری پندار به جهت خوش خدمتی به شوونیسم و بهره گیری از مزایای حاصل از حنسخه می پیچند و برای ملت آن کشور، هویت تراشی می کنند!نشریه ی وطن یولی(!) به عنوان ارگان دیگر این جماعت خودباخته و از خود بیگانه، با حرص و ولع زایدالوصفی ناشر افکار و عقاید تفرقه افکنانه ی این گروه نژاد پرست، سلطنت طلب و دین ستیز می باشد. نشریه ای که  عنوان و نام آن به تنهایی نشانگر عمق بی سوادی و ناآگاهی گردانندگان آن می باشد! جماعتی که بدون کمترین آشنایی با الفبا، قوائد و املای زبان ترکی و تنها با هدف فریب ملت آزربایجان ، درصدد سوء استفاده از عنوان و ترکیب غلط وطن یولی!(املای صحیح آن؛ وطن یولو می باشد) برآمده اند! تخریب حساب شده ی برخی از کشورهای همسایه، اهانت گسترده و برنامه ریزی شده به ملت و مسئولین کشورهای دارای هویت و فرهنگ تُرک، به ویژه جمهوریهای ترکیه و آزربایجان، که بدون شک ناشی از حسادت و عقده های دیرینه می باشد، چرا که به قول پدرانمان؛ بارلی آغاجا داش آتارلار! به کارگیری الفاظ و عبارات و ترکیبات نامأنوس، نامربوط، حاشیه ساز و مضحک در ارتباط با کشورهای مذکور، در سایت و نشریه ی مزبور از قبیل جمهوری باکو به جای جمهوری آزربایجان، مجلس باکو به جای مجلس آزربایجان، ایران شمالی(!) برای کشور مستقل و به رسمیت شناخته شده ی آزربایجان و خزعبلاتی از این دست، نشان از گستاخی زایدالوصف و خودسری افسارگسیخته ی این جماعت نفرت پراکن و تفرقه افکن دارد. شایان ذکر است که نوشتجات تهاجمی این چنین، علیه موجودیت و تمامیت ارضی کشوری مستقل چون آزربایجان، حتی اگر روزگاری پاره ای از قلمرو حکومت هخامنشی یا ساسانی بوده باشد به هیچ وجه قابل توجیه نیست. آیا با تکیه برهمین استدلال(!) نویسندگان سایت آذریها و یا نشریه ی وطن یولی(!) کشوری چون ترکیه می تواند ادعای مالکیت برهمه ی کشورهای عربی که بیش از شش قرن تحت سلطه ی امپراطوری عثمانی بوده اند را مطرح نماید و به جای نام آن کشورهای مستقل، مثلاً از ترکیب پادشاهی ریاض یا جمهوری قاهره استفاده کند؟ یا این که حاکمان سوری وارث امویان، ضمن طرح ادعای مالکیت بر اندلس و اسپانیا از کشور مزبور با عنوان پادشاهی مادرید نام ببرند!؟ براستی این چه استدلال مضحکی است که خودآذری پنداران را به خود مشغول داشته است، به طوری که عِرض خود می برند و زحمت دیگران می دارند! ناگفته نماند که نویسندگان سایت و نشریه ی مزبور را عمدتاً قلم بدستانی تشکیل می دهند که به قول دکتر سروش به یبوست فکری و اسهال قلمی مبتلا شده اند و تعصب، غرض و حب و بغض و کینه و عناد و جمود اندیشه، موجبات یبوست فکری آنان را فراهم آورده است. جالب این که این گروه بیمار به جای درمان اذهان بیمار و مالیخولیایی خویش درصددند تا دیگران را نیز به ویروس عامل بیماری خویش بیالایند تا شاید بدین وسیله قدری تسلی یابند و از فشارهای روحی ناشی از عقده های تاریخی و حسادتِ غیرقابل وصف، نسبت به برخی همسایگان من جمله آزربایجان (که به سرعت در حال طی نمودن مسیر توسعه می باشد،) رهایی یابند. از همین رو این جماعت روان پریش، در ذهن بیمار خویش به دنبال تغییر جغرافیای جهان، احیای امپراطوری های وهم آلود، مرده و به تاریخ پیوسته، با تجاوز ذهنی و عملی به خاک دیگرملل مستقل و ایجاد تنش و بحران در منطقه ی بحران زای خاورمیانه می باشند و از بد حادثه، احدی نیز جلودارشان نیست تا به آنان گوشزد و تفهیم کند که؛حساب خود نه کم گیر و نه افزون، منه پای از گلیم خویش بیرون!
(زنگانلی آرار-9/11/96)