+0 به ین
قسمت اول سریال ستارخان از شبکه اول تلویزیون رسمی ایران پخش شد. برای بررسی این سریال نیازی نیست جای دوری برویم کافی است بدانیم کارشناس تاریخی این مجموعه "موسی حقانی" و "خسرو معتضد" می باشند که در ترک ستیزی یکی از دیگری کثیفترند و نمی توان انتظار زیادی از این سریال داشت.
چرایی ساخت این مجموعه ریشه در وقایع ده سال گذشته آذربایجان دارد. در این سالها آذربایجان نشان داده است که نمی خواهد دنبالهرو تهران باشد و آهنگ دیگری در سر دارد. سازندگان این مجموعه شاید خواسته اند این بار آموزههای تهران را بر زبان ستارخان جاری ساخته و به گوش ترکهای دگر اندیش برسانند و موجبات اصلاح و هدایت آنها را فراهم سازند.
این مجموعه بیانگر نکتهی قابل توجهی می باشد و آن اینکه حذف زبان ترکی از عرصههای رسمی ایران تنها حذف یک زبان نیست بلکه حذف فیزیکی همه انسانهایی است که به آن زبان تکلم می کنند و می اندیشند. با وجود اینکه این مجموعه به خیزش ترکها به رهبری ستارخان می پردازد اما سازندگان آن با عدم استفاده از هنرمندان و سایر داشته های فرهنگی ترکها نشان داده اند که نمی خواهند امکان حضور در صحنه و ایفای نقش را به ترکها فراهم سازند حتی اگر این صحنه در مورد خود آذربایجان و با هدف هماهنگ ساختن آن دیار با آهنگ های مرکزگراها باشد.
سازندگان و دست اندرکاران این مجموعه تجربه یک ثانیه زیستن در فضای زندگی ستارخان را نداشته و زحمت مطالعه در آن خصوص را بر خود روا ندانسته اند. از نظر آنها فضای فرهنگی تبریز و دوره مشروطه همان فضای شهرک سینمایی تهران هست و البته همه جای ایران همان است که در ذهن تک صدای آنهاست. نه نیازی به حضور خود ترک ها در این مجموعه هست و نه ترکها لیاقت حرف زدن در مورد گذشته و حال و آینده خودشان را دارند. آنها بهتر است پای برنامه ای بنشینند که سخنان پندآموزی به آنها یاد می دهد. حذف زبان ما حذف منظر و نگاه ماست نسبت به جهان. حذف تجربه، شناخت و تفکر ماست. این فیلم نبردی است بین مسکو و تهران در زمین بی طرف تبریز تا ما را مجاب سازد که بین قلدری روسی و دسیسهگری فارسی جانب دومی را نگه داریم.